هرچی زد روشن نشد . بهش گفتم - کبریت می خوای ؟ - گفت - آره - روشن کردم براش و گفتم - چرا می کشی ؟ - گفت - چی سیگار ؟ - گفتم - آره - خندید و گفت - بهش احتیاج دارم - گفتم - بهش احتیاج داری و می سوزونیش ؟ - گفت - بدبختی همین جاس - گفتم - اونم آتیشت می زنه ؟ - گفت - شاید ، میگن - گفتم - تو مریضی - هیچی نگفت . سیگارش که تموم شد یکی دیگه واسش روشن کردم .
خوب کردی دومی رو هم براش روشن کردی...
نمی دونم .
من اتفاقی اومدم اینجا.نوشته های جالبی دارین...نمیدونم چرا ولی از اینجا خیلی خوشم اومد...
پایدار باشین...
مرسی که میگی . برقرار باشید.
همین خوبه
دومی ؟
ببخشید فندک خدمتتون هست؟!!
دقت نمی کنیا . کبریت دارم .
سیگارش تموم نشد یکی دیگه هم واسش روشن کنی؟
چیکار کنم . خوشم اومد .
کاش بودی واسه منم روشن کیگردی اما قبلش اینقدر حرف نمیزدی.
من اگه قرار باشه روشن کنم باید حرفم بزنم . می خوای ؟
خوبه دیگه . روشن کنندگی هم خودش عالمی داره بزن فندک که باز دلم از دنیا گرفته
کبریت هست اگه می خوای .
انقدر به این سیگاریا گیر ندین...!دی:
رفیقیم باهم .
اگه واقعا جواب میده بگید ما هم روشن کنیم؟!
روشن کن شاید داد .
یاد دوست شهریار افتادم. که هی سیگار می کشید.
نفهمیدم .
این روزا فهم و عقلانیت در بی شعوری جلوه میکنه...
الان یعنی من ؟
بزن . هستم ...
چشم .
مث من که با خودم لج می کنم! می دونم لج کردن فایده نداره اما بازم لج می کنم!
آره دیگه بعضی وقتا لج بازی می کنیم .
سه شنبه می میری ~
چرا ؟
آقا ما کلن چیزی نفهمیدیم ازین پست!
سلام رفیق
یه گفتگوی ساده .
حالا طرف بعد سیگارش زنده موند ؟؟
چرا نمونه ! سیگارِ ، سیانور که نیست .
من درگیر سیاست نکن
راستی شرمنده یه مدت بهت سرنزدم . راستی چرا 13 تا همین جوری نوشتی 1 دونه همین جوری ؟!
من کسی رو درگیر کاری نمی کنم . همین جوری .
راست راستی تو نظر بالایی دو بار گفتم راستی ؟!
هی رفیق
کلن
اینم نفهمیدیم شما دیونهء کی هستی؟
اصولن نفهمیم
فدایی داشتی بچه
دیوونه ی همون لبایی که ازش گفتی.
نه عمو جان!منظورم شما نبود...شما که دقیقا یک بیشعور فهیم هستی...
هستم.
یک پک سیگار لب به لب!!!
لب به لب خوبه .
ما یک عمر دنبال یک بیشعور فهیم بودیم
سالت خوش و خرم
یه عمر ؟
یه دفعه سیگار بابام رو کش رفتم انداختم دور . اما رفت دوباره خرید.
کار خوبی کردی . اونم خوب کرد .
می سوزه تا بسوزونه
به این میگن عمل و عکس العمل
اینم یه برداشته .