030

صادقانه بگم -جدایی نادر از سیمین- رو اونقدری که -درباره الی- رو دوست داشتم، نداشتم. شاید بخاطر اینکه یه جاهایی از سادگی و واقعیت دور شده بود. ولی بعضی سکانساش خیلی واقعیت ها رو خوب نشون میداد. دو جای فیلم منو خیلی تکون داد، یکی اونجایی که اومد و دید پدرش از تخت افتاده رو زمین و تلاشی که بعدش کرد و بلندش کرد گذاشت رو تخت و یکی دیگه ام اونجا که داشت پدرش رو حموم میکرد. شاید چون این دو وضعیت رو خودم داشتم انقدر تاثیر گذاشت روم. بعضی سکانس های دادگاه هم برام یادآور روزایی بود که گذروندم . و از خونسردی ظاهری که بازیگر نقش اول مرد داشت خیلی خوشم اومد واسه اینکه می تونستم بفهمم که خونسرد نگه داشتن ظاهر چقدر میتونه سخت باشه. بازیگر نقش دوم مرد عـالی بود به نظرم. بازیگر نقش اول زن هم دوست داشتم خیلی سرد، بی احساس و قاطع (در ظاهر)، چرا در ظاهر ! برای اینکه من فکر کردم هنوزم حاضر تا یه جاهایی کوتاه بیاد اما هدفش رو فراموش نمیکنه. خیلی بیشتر از اینا میشه حرف زد راجع به این فیلم و هم حوصله میخواد هم تخصص که جفتشم ندارم. فقط خواستم از فیلمی که لذت بردم ازش برای شما بگم. 


فیلم پیشنهادی : (Rain Man (1988-Hollywood

نظرات 6 + ارسال نظر
میم دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 ب.ظ http://chaharshanbegi.blog.com

البته هر کسی نگاهی به این فیلم داره
شاید بهتر دیده می شد
بهتر از این ذوق زدگی

شاید. ذوق زدگی خاصی هم در کار نبود. کار خوب همیشه مورد توجه بیشتری قرار میگیره.

میس پریم دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:10 ب.ظ http://hakardan.blogfa.com

خیلی ها در موردجدایی نادر از سیمین همینو میگن ینی میگن اونقده که ای به دلشون چسبیده این یکی اینجور نبوده

آره خیلی سلیقه یی.

بهار سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ق.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

جدایی نادر از سیمین رو ندیدم ولی درباره ی الی خوب بود

اینم خوبه تونستی ببین.

بهار ِ غیر منتظره سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.tire-khalaas.blogfa.com

یا من خیلی خنگم
یا فیلم جدایی نادر از سیمین
اونقدری حرف واسه گفتن داره
که من حس می کنم باید برای بار دوم نگاش کنم و خوب بفهممش !

خنگ نیستی. فیلم ساده ست یه زندگی مثل خیلی از زندگی های دورو برمون. قشنگی شم تو همینه.

no name پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ق.ظ http://www.listen2me.blogfa.com

دخترشون خیلی جاها منو یاد خودم مینداخت!
کاش مامان بابای منم طلاق گرفته بودن
.
.
.

نمی دونم چی بگم. جای تو نبودم.

میس تیچر جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:56 ب.ظ

اینکه ب نظر می اومد سیمین هنوزم حاضر بود تا ی جاهایی کوتاه بیاد نکته ی ظریفی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد