006

ببین رفیق بذار یه رازی رو بهت بگم . دلخور نشو ولی اون سنگی که گرفتی دستتو باید بذاری لای پات ، اونوقته که می تونی کوه ها رَم جا به جا کنی .

نظرات 11 + ارسال نظر
یار مهربان سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ http://www.pdf-ketab.com

12.222222121891114275811879سلام
یار مهربان ! کیست؟
یار مهربان شما ضمن آرزوی لحظات شاد و خوش برایتان عرض مختصری با شما دارد.
شاید خیلی از ما در زندگی گمشده ای داریم که اگه پیدا میشد قدم هایمان را استوار تر بر میداشتیم و به آرمانهای زندگیمان زودتر دست میافتیم !
نمیدانم ولی این امکان وجود دراد که ردپای گمشده شما در وب سایت من باشد
همینک منتظر قدوم سبزتان هستم
یار مهربان ( . . . ) دوست دار شما

!!!

A®!卐 سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ب.ظ http://AtsiGn.Blogsky.Com

چرا سنگ رو بزار لای پاش ؟!
مگه اگه بزاره لای پاش عضوی از بدنش می شه
این پایینی رو چرا براش رمز گذاشتی ؟
البته ما که خوندیمش

شاید شد . خودمم زیاد حال نکرم یه کم خودمو چُس کردم در مورد پست پایین . حالا شایدم برش داشتم . تا ببینیم چی میشه.آره .

هانیه سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ب.ظ http://gamaj.blogsky.com

بعید می دونم بتونه

خوب کاری می کنی

روجا چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:24 ق.ظ http://nakhjiir.blogfa.com

ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آره

حسام چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

برا ما نگذاشته هم خودش سنگه .../

بیا !‌ بعد نمی دونم چرا این بالایی انقدر متحیر شده .

مهدی چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.ensanam-arezoust.blogfa.com

هر بی شعوری "قدرت" فهم مسائل را دارد اما هیچ بی شعوری نمیتواند مسائل را بفهمد.
چون بدون شعور است.
البته دو نوع بی شعور داریم.یکی اسمش حیوان است که غالبا حیوان بی شعور صدایش میکنند
دیگری اسمش انسان بیشعور است.اولی نمیاوتند بفهمد هرچند که قدرت پنجه های یک ببر را داشته باشد.و دومی "به ذاته" میتواند بفهمد اما خودش را زده است به نفهمی.
دو نوع نفهمیّت داریم.
یکی کلا نمیفهمد!
یکی هم میفهمد اما تحت تاثیر قرار گرفته است،چون نمیتواند خودش را عوض کند پس ترجیح میدهد که جاده ی نفهمیّت را طی کند.
البته خواستن توانستن است.نه اینکه نخواهد،نمیتواند که بخواهد!چون مرض بین اسنان و حیوان باریک است.وقتی از مرز انسانیت گذشت،دیگر انسان شدن کمی سخت است.
به وبلاگ ما بیایید یا نیایید زیاد مهم نیست،چون در هر صورت کلا حالتان به هم خواهد خورد.پس حالتان را به هم نزنید.مشغول باشید....

باشه !

جمشید جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:20 ب.ظ http://www.zoroo.blogsky.com

خیلی بیشعوری
چون سنگ لای پات درد لای جرز هم نمیخوره

تو سنگو بذار هرجا دوست داری خوب .

تو شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ق.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

حتی بیشتر از کوه های رم...تمام رشته کوه های البرز و زاگرس و دماوند و اورست و ...

کوه های رُم منظورم نبود . منظور این بود که ؛ کوه ها را هم میشه جابه جا کرد. این نوشتن من یه سری اشتباهات داره که هیچوقت زیر بارش نمی رم.

شهرزاد شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:49 ب.ظ http://hichopoch.blogsky.com

میدونی!اون سنگ رو باید زودتر از اینها میذاشت

شاید ولی بازم میشه .

آناهیتا پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ب.ظ http://anti-avajeh.blogfa.com/

چهههه جوووووری اونوخ؟؟

خیلی سخت . ولی شدنی.

پری سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.babaee1.persianblog.ir

بخدا اینم نفهمیدم

اینو دیگه نمی تونم تشریح کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد